کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وحوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وحوش
/vohuš/
معنی
= وحش
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وحوش
لغتنامه دهخدا
وحوش . [ وُ] (ع اِ) ج ِ وحش ، و وحش ج ِ وحشی است . (السامی فی الاسامی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جانوران صحرایی . (غیاث اللغات ) : بسان چاه زمزم است چشم من که کعبه ٔ وحوش شد سرای او. منوچهری به پرّی و به فرشته به حور و...
-
وحوش
فرهنگ فارسی معین
(وُ) [ ع . ] (اِ.) جِ. وحش .
-
وحوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ وحش] vohuš = وحش
-
واژههای مشابه
-
وُحُوشُ
فرهنگ واژگان قرآن
حیوانات وحشی (کلمه وحوش جمع وحش است ، و اين کلمه به معناي حيواني است که هرگز با انسانها انس نميگيرد ، مانند درندگان و امثال آن )
-
باغ وحوش
لغتنامه دهخدا
باغ وحوش . [ غ ِ وُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باغ وحش . رجوع به باغ وحش شود.
-
باغ وحوش
لغتنامه دهخدا
باغ وحوش . [ وُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 9 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان بر کنار راه شهر کرد باصفهان درجلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 1372 تن سکنه ، آب آنجا از قنات و زاینده رود تأمین م...
-
حول وحوش
دیکشنری فارسی به عربی
ضواحي
-
شاه وحوش
واژهنامه آزاد
پادشاه حیوانات وحشی.
-
آشیانه ی وحوش
فرهنگ واژههای سره
کنام
-
واژههای همآوا
-
وُحُوشُ
فرهنگ واژگان قرآن
حیوانات وحشی (کلمه وحوش جمع وحش است ، و اين کلمه به معناي حيواني است که هرگز با انسانها انس نميگيرد ، مانند درندگان و امثال آن )
-
جستوجو در متن
-
بوالوحوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: ابوالوحوش] [قدیمی، مجاز] bolvohuš پادشاه وحوش؛ امیر ددان.
-
ستوران
واژگان مترادف و متضاد
چارپایان، حیواناتبارکش، دواب، مواشی ≠ ددان، وحوش