کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وجاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وجاف
لغتنامه دهخدا
وجاف . [ وَج ْ جا ] (ع ص )طپش دل دارنده . کسی که خفقان قلب دارد. (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
واجف
لغتنامه دهخدا
واجف . [ ج ِ ] (ع ص ) بی آرام . طپان . (آنندراج ). مضطرب : قلب ُ واجف ؛ یعنی دل مضطرب . (از اقرب الموارد). دل باتپش هراسان ، مضطرب . (ناظم الاطباء). وَجّاف . (المنجد). طپنده . لرزنده . و رجوع به وجف شود.