کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وثیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وثیره
واژهنامه آزاد
[ وَ رَ ] (ع ص ) مؤنث وثیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وثیر شود. || زن پرگوشت یا فربه بایسته ٔ همخوابگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زن فربه پرگوشت سرخ و شایسته ٔ همخوابگی . (ناظم الاطباء). ج ، وثائر. وِثار. (آنندراج ) (منتهی الارب )...
-
واژههای مشابه
-
وثیرة
لغتنامه دهخدا
وثیرة. [ وَ رَ ] (ع ص ) مؤنث وثیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وثیر شود. || زن پرگوشت یا فربه بایسته ٔ همخوابگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زن فربه پرگوشت سرخ و شایسته ٔ همخوابگی . (ناظم الاطباء). ج ، وثائر. وِثار. (آنندراج ) (منتهی ...
-
جستوجو در متن
-
وثائر
لغتنامه دهخدا
وثائر. [ وَ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وثیرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن پرگوشت یا فربه بایسته ٔ همخوابگی . (آنندراج ). رجوع به وثیرة شود.
-
وثار
لغتنامه دهخدا
وثار. [ وِ / وَ ] (ع اِ) ج ِ وثر. رجوع به وثر شود. || ج ِ وثیر. (ناظم الاطباء). رجوع به وثیر شود. || ج ِ وثیره . رجوع به وثیره شود. || (اِمص ) پاسپردگی . || (اِ) بستر نرم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || هرچیز نرم . (ناظم الاطباء).
-
وثیر
لغتنامه دهخدا
وثیر. [ وَ ] (ع ص ، اِ) پاسپرده . وثیرة، مؤنث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پارچه ای که در آن جامه پیچند.(ناظم الاطباء). پارچه ای که در آن جامه ها نهند و به وی پوشند. (منتهی الارب ). || جامه ای که بر بالای جامه ها پوشند. (ناظم الاطباء) (آنندراج )....