کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وتو
/veto/
معنی
حقی که مقامی را مجاز میسازد تا قانون یا تصمیمی را که اکثریت یک گروه یا نهاد پذیرفتهاند رد کند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
veto
-
جستوجوی دقیق
-
وتو
لغتنامه دهخدا
وتو. [ وِ ت ُ ] (لاتینی ، اِ) حق وتو حق خاصی است برای اعضاء دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که به موجب آن می توانند مانع تصویب تصمیمات آن شورا گردند. (از فرهنگ مصطلحات حقوقی ).
-
وتو
فرهنگ فارسی معین
(وِ تُ) [ فر. ] (اِ.) مخالف ، امتناع . ؛حق ~ حقی که به دولتی داده شود مبنی بر رد پیشنهاد دول هم پیمان .
-
وتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: veto] (سیاسی) veto حقی که مقامی را مجاز میسازد تا قانون یا تصمیمی را که اکثریت یک گروه یا نهاد پذیرفتهاند رد کند.
-
واژههای مشابه
-
حق وتو (درشورای امنیت)
دیکشنری فارسی به عربی
حق النقض
-
حق وتو (در شورای امنیت)
دیکشنری فارسی به عربی
حق الرفض ، حق الفيتو
-
جستوجو در متن
-
وت
لغتنامه دهخدا
وت . [ وِ ت ُ ] (لاتینی ، اِ) من مخالفم . وتو. در فارسی وتو کردن مستعمل است . رجوع به وتو شود.
-
pocket veto
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وتو حقوقی
-
حق الرفض
دیکشنری عربی به فارسی
حق وتو (در شوراي امنيت)
-
حق الفيتو
دیکشنری عربی به فارسی
حق وتو (در شوراي امنيت)
-
حق النقض
دیکشنری عربی به فارسی
حق وتو (درشوراي امنيت)
-
nixed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثابت نشده، رای مخالف دادن، وتو کردن
-
nixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nixing، رای مخالف دادن، وتو کردن
-
nixes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیکس، هیچ کس، هیچ، حوری دریایی، رای مخالف دادن، وتو کردن