کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وباغة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وباغة
لغتنامه دهخدا
وباغة. [ وَب ْ با غ َ ] (ع اِ) کون و اِست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): کذبت وباغته ؛ ای ضرط. (از منتهی الارب ) (آنندراج )؛یعنی تیز داد. (ناظم الاطباء). رجوع به وباعة شود.
-
جستوجو در متن
-
دبر
لغتنامه دهخدا
دبر. [ دُ ب ُ ] (ع اِ) پس . (ترجمان القرآن جرجانی ). ج ، ادبار. (مهذب الاسماء). ج ، دبور. (منتهی الارب ) (غیاث ). مقابل قبل ، پیش . (مهذب الاسماء). دُبر. (منتهی الارب ). کون . اندام پس . مجازاً مقعد. (غیاث ). نشین .نشستگاه . نشیمن گاه . عضرط [ ع ِ رِ...
-
کون
لغتنامه دهخدا
کون . (اِ) سرین و جفته و نشستنگاه باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سرین . نشستنگاه . مقعد. در پزشکی ، نشیمنگاه و در حقیقت ناحیه ٔ سرینی است ومخرج در فرورفتگی منطقه ٔ عضلات سرینی چپ و راست قراردارد. (فرهنگ فارسی معین ). وجعاء. وَرب . وَربة. م...