کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وباء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وباء
معنی
همه گير , مسري , واگير , بيماري همه گير , عالمگير , جهاني
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وَ ] (ع اِ) وبا. رجوع به وبا شود. || (مص ) بسیاربیماری گردیدن زمین . (منتهی الارب ).
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وَ ب َءْ ] (ع مص ) بیماری ناک گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) بیماری عام و مرگامرگی طاعون . ج ، اوباء. (ناظم الاطباء). رجوع به وبا شود.
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وَب ْءْ ] (ع مص ) آماده کردن . || اشاره کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اشارت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || آرزومند و مایل گردیدن . (منتهی الارب ): وبأت ناقتی الیه ؛ آزمند و مایل گردید ماده شتر من به سوی آن . (ناظم الاطباء).
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وِ ] (ع مص ) وَباء. (المنجد). رجوع به وباء شود.
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وِ ] (ع مص ) وباناک شدن زمین . (مجمل اللغة).
-
وباء
دیکشنری عربی به فارسی
همه گير , مسري , واگير , بيماري همه گير , عالمگير , جهاني
-
جستوجو در متن
-
همه گیر
دیکشنری فارسی به عربی
وباء
-
بیماری همه گیر
دیکشنری فارسی به عربی
وباء
-
اوبیة
لغتنامه دهخدا
اوبیة. [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ وباء. ج ِ وباء.(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به وباء شود.
-
عالمگیر
دیکشنری فارسی به عربی
عالمي , وباء
-
واگیر
دیکشنری فارسی به عربی
مسک , معدي , وباء
-
جهانی
دیکشنری فارسی به عربی
عالمي , عالميا , وباء
-
مسری
دیکشنری فارسی به عربی
صريح , قابل للاتصال , معدي , وباء
-
تباء
لغتنامه دهخدا
تباء. [ ت َب ْءْ ] (ع مص ) لغتی در وَبْاء است که واو به تا بدل شده است . (منتهی الارب ). رجوع به «وباء» شود.