کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واگن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
equipment register
شناسنامۀ واگن باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگۀ شناسایی واگن باری که شامل اطلاعات مربوط به مالکیت و ظرفیت اسمی و ابعاد و حجم آن میشود
-
mid-car diversion
انحراف واگن میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وضعیتی در ترکیب قطار که در آن یک یا چند بوژی یا واگن در راستایی متفاوت با دیگر بوژیها یا واگنها قرار میگیرند
-
واگن راه اهن
دیکشنری فارسی به عربی
حافلة
-
با واگن حمل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عربة
-
یکنوع واگن باری
دیکشنری فارسی به عربی
عربة البضائع
-
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
دیکشنری فارسی به عربی
مدخن
-
جستوجو در متن
-
station waggon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن واگن
-
wagons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن ها، واگن، ارابه، بارکش، با واگن حمل کردن
-
wagoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن، با واگن حمل کردن
-
station wagon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن ایستگاه، استیشن واگن
-
waggoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن، با واگن حمل کردن
-
trolleyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن برقی، با واگن برقی حمل کردن
-
tram
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراموای، واگن برقی، با واگن رفتن
-
trolleying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن برقی، با واگن برقی حمل کردن
-
Wagon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن، ارابه، بارکش، با واگن حمل کردن