کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واگذار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
واگذار
مترادف و متضاد
ترک، تسلیم، تفویض، رها، صرفنظر، ول
فعل
بن گذشته: واگذار کرد
بن حال: واگذار کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
واگذار
واژگان مترادف و متضاد
ترک، تسلیم، تفویض، رها، صرفنظر، ول
-
واگذار
لغتنامه دهخدا
واگذار. [ گ ُ] (اِمص مرکب ) ترک . تسلیم . تفویض . (ناظم الاطباء).- واگذار شدن ؛ تفویض شدن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
واگذار کردن
لغتنامه دهخدا
واگذار کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) واگذار نمودن . تفویض کردن . تسلیم کردن . (ناظم الاطباء). سپردن . تحویل دادن . انتقال دادن ملکی یا مالی را به کسی : خانه را به او واگذار کردم . || ترک کردن . (ناظم الاطباء). رها کردن . یله کردن . دست برداشتن از ...
-
واگذار کننده
دیکشنری فارسی به عربی
ناقل الملکية
-
واگذار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اترک , استسلام , اعط , تنازل , خصص , نقل
-
بکسی واگذار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رث
-
باقباله واگذار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
بدیگری واگذار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امت
-
واگذار نمود به
دیکشنری فارسی به عربی
أحالَ إلي
-
جستوجو در متن
-
vallated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگذار شد
-
تفویض
واژهنامه آزاد
واگذار کردن
-
واگذارده
لغتنامه دهخدا
واگذارده . [ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) واگذاشته . واگذار کرده شده . واگذار شده . تسلیم شده . تفویض شده . که به دیگری محول و واگذار شده است .
-
اختصاص دادن
فرهنگ واژههای سره
واگذار کردن، ویژه کردن