کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واکسن زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واکسن زدن
لغتنامه دهخدا
واکسن زدن . [ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تزریق واکسن . رجوع به واکسن شود.
-
واژههای مشابه
-
واکسن زنی
دیکشنری فارسی به عربی
تطعيم
-
مقاوم دربرابر مرض بر اثر تلقیح واکسن
دیکشنری فارسی به عربی
منيع
-
جستوجو در متن
-
vaccinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکسن زدن، واکسن زدن به، برضد بیماری تلقیح شدن
-
vaccinates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکسن، واکسن زدن به، برضد بیماری تلقیح شدن
-
مایە کوبی
واژهنامه آزاد
واکسانسیون، واکسن زدن.
-
مایه زنی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (طب قدیم) māyezani عمل واکسن زدن؛ واکسیناسیون.
-
واکسیناسیون
لغتنامه دهخدا
واکسیناسیون . [ یُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) مایه زنی . (لغات فرهنگستان ). واکسن کوبی . واکسن زدن . مایه کوبی . رجوع به واکسن شود.
-
تلقیح
واژگان مترادف و متضاد
۱. آبستنی، باروری، بارورسازی، لقاح ۲. آبلهکوبی، واکسیناسیون ۳. مایه زدن، واکسن زدن ۴. گشن دادن، گشنسازی ۵. آبستن کردن
-
لقح
دیکشنری عربی به فارسی
مصونيت دار کردن , پاشيدن , کاشتن , افشاندن , تلقيح کردن , ابستن کردن , باردار کردن , واکسن زدن به , برضد بيماري تلقيح شدن
-
تلقیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بارور کردن درخت خرمای ماده به وسیلة داخل کردن مایة خرمای نر به درون آن . 2 - واکسن زدن .