کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واکز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واکز
لغتنامه دهخدا
واکز. [ ک ِ ] (ع ص ) زننده . مشت زننده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از وکز به معنی زدن و با مشت زدن . رجوع به وکز شود.
-
واژههای همآوا
-
واکظ
لغتنامه دهخدا
واکظ.[ ک ِ ] (ع ص ) راننده . دفعکننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نعت فاعلی از وکظ است . رجوع به وکظ شود.
-
جستوجو در متن
-
وکاز
لغتنامه دهخدا
وکاز. [ وَک ْ کا ] (ع ص ) مبالغه ٔ واکز است . (از اقرب الموارد). رجوع به واکز شود.