کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
FEU
واچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← واحد چهلپایی
-
جستوجو در متن
-
forty-foot equivalent unit
واحد چهلپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحد اندازهگیری معادل یک بارگُنج چهلپایی که از آن برای شمارش بارگُنجها بر روی کشتی یا پایانههای بارگُنج استفاده میشود اختـ . واچ FEU
-
واج
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - گفتار، کلام ، سخن . 2 - واچ ؛ دعا و وردی که زرتشتیان هنگام مراسم مذهبی می خوانند.
-
واژه
لغتنامه دهخدا
واژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) به لغت زند و پازند به معنی کلمه باشد که لفظ است و آن از دو حرف یا بیشتر مرکب میشود. (ازبرهان ). واژه کلمه را گویند. (رشیدی ). پهلوی : واچک (قول و کلام )، مرکب از واچ و واچکیه (شرح و بیان )، از ریشه ٔ اوستائی وچ (گفتن ). سانسکر...
-
گواژه
لغتنامه دهخدا
گواژه . [ گ َ ژَ / ژِ ](اِ) این کلمه از ریشه ٔ وچ اوستایی و واچ سنسکریت است و با باژ و آواز و آوازه و آوا از یک ریشه است .(از خرده اوستا ص 83). طعنه زدن . (لغت فرس چ اقبال ص 440) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). طعنه زدن به زبان پهلوی . (فرهنگ اسدی نخج...
-
باج
لغتنامه دهخدا
باج . (اِ) باژ که باج و باز و واج و واژ هم گفته میشود، از ریشه ٔ اوستائی وچ است که در سانسکریت واچ و در پهلوی واج یا واجک آمده است . همین ریشه در لاتینی وکس و در فرانسه ووا و در انگلیسی وُیس شده . باژ به معنی کلمه و سخن و گفتار میباشد. از همین ریشه ا...
-
باژ
لغتنامه دهخدا
باژ. (اِ)خاموشیی باشد که مغان در وقت بدن شستن و چیزی خوردن بعد از زمزمه اختیار کنند. کلیه ٔ دعاهای مختصر را که زردشتیان آهسته بزبان میرانند باژ گویند و آن بازمزمه یکی است «مزدیسنا 253 - 254» (حاشیه ٔ برهان قاطعچ معین ) (هفت قلزم ). خاموشی بود که در و...