کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وأنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وأنة
لغتنامه دهخدا
وأنة. [ وَءْ ن َ ] (ع ص ) زن پهن تن . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). تأنیث وأن است . رجوع به وأن شود.
-
واژههای مشابه
-
هفت وانه
لغتنامه دهخدا
هفت وانه .[ هََ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد دارای 95 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و توتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
جستوجو در متن
-
وأن
لغتنامه دهخدا
وأن . [ وَءْن ْ ] (ع ص ) پهن . عریض . (از منتهی الارب ). هر چیز عریض . (از اقرب الموارد). || مرد پهن تن . (منتهی الارب ). رجل عریض . و هی وأنة. (اقرب الموارد).
-
دجیل
لغتنامه دهخدا
دجیل . [ دُ ج َ ] (اِخ ) ولایت معتبریست و از دجله آب می خورد و بدین سبب دجیل می خوانند. قصبه ٔ وانه شهر آنجاست و دههای معتبر دارد و قرب صد پاره ده باشد و جای نیک و مرتفع است . انار دراجی آنجا بهتر از دیگر ولایت بغداد است . حقوق دیوانی آن ولایت سه توم...
-
حجرالمغناطیس
لغتنامه دهخدا
حجرالمغناطیس . [ ح َ ج َ رُل ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) آهن ربا یا سنگ آهنکش . حجرالحدید. حجرالهنود. سنگ آهن رباست . و از انتهای عمان و حوالی بحر هند خیزد و بهترین او لاجوردی و صاف و زبون ترین او سیاه است . در سیم خشک و در اول گرم و گویند سرد است . و چون ق...
-
ذهب
لغتنامه دهخدا
ذهب . [ ذَ هََ ] (ع اِ) زر. طلا عقیان . ذَهبة. تبر. عسجد. سام . عین . نضر. ج ، اَذهاب ، ذُهوب . ذُهبان ، ذِهبان . یکی از اجساد کیمیاگران و ارباب صناعت کیمیا از آن بشمس کنایت کنند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ) : من برون آیم به برهانها ز مذهبهای بدپاکتر ز ...
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) فارابی . ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء گوید: محمدبن محمدبن اوزلغبن طرخان . از شهر فاراب است و آن شهریست از بلاد ترک در زمین خراسان و پدر او قائد جیش بود و فارسی المنتسب است و مدتی در بغداد میزیست سپس بشام شد و تا گاه وفات ب...