کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واهب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
واهب
/vāheb/
معنی
بخشنده؛ دهنده؛ عطاکننده؛ سخی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بخشنده، سخاوتمند، سخاوتپیشه، سخی، عطاپیشه، کریم، معطی، وهاب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
واهب
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāheb) (در حقوق) آن که به موجب عقد هبه ، مالش را مجاناً به ملکیت دیگری درآورد ، هبهکننده ؛ (درقدیم) عطا کننده، بخشنده .
-
واهب
واژگان مترادف و متضاد
بخشنده، سخاوتمند، سخاوتپیشه، سخی، عطاپیشه، کریم، معطی، وهاب
-
واهب
لغتنامه دهخدا
واهب . [ هَِ ] (ع ص ) بخشنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). دهنده . عطاکننده . جوانمرد. سخی . باسخاوت . (ناظم الاطباء). معطی : توئی وهاب مال و جز تو واهب توئی فعال جود و جز تو فاعل .منوچهری .گوئی هست کف ّ وا...
-
واهب
لغتنامه دهخدا
واهب . [ هَِ ](اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء).
-
واهب
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (اِفا.) بخشنده ، عطا کننده .
-
واهب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] vāheb بخشنده؛ دهنده؛ عطاکننده؛ سخی.
-
واژههای مشابه
-
واهب الصور
لغتنامه دهخدا
واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] (اِخ ) نامی که فلاسفه به باری تعالی دهند. نامی از نامهای صفات باری نزد حکمای مشائی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
واهب الصور
لغتنامه دهخدا
واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] (ع ص مرکب ) مصور. صورت بخش . بخشنده ٔ صورتها. چهره آرای .
-
واهب العطایا
لغتنامه دهخدا
واهب العطایا. [ هَِ بُل ْ ع َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی .
-
واهب العطایا
لغتنامه دهخدا
واهب العطایا. [ هَِ بُل ْ ع َ ] (ع ص مرکب ) بخشنده ٔ عطیه ها.
-
حزم واهب
لغتنامه دهخدا
حزم واهب . [ ح َ م ُ هَِ ] (اِخ ) نام موضعی . ابی خازم گوید : کانّها بعد عهد العاهدین بهابین الذنوب و حزمی واهب صحف .(معجم البلدان ).
-
واهب الصور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] vāhebossovar بخشندۀ صورتها؛ از صفات باریتعالی.
-
واهب العطایا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] vāhebol'atāyā بخشندۀ بخششها؛ از صفات باریتعالی.