کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وام دهنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وام گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
استعر ، استلاف
-
وام ده
دیکشنری فارسی به عربی
مرتهن
-
وام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اعر
-
وام گرفت
دیکشنری فارسی به عربی
استدان
-
وام مسکن
واژهنامه آزاد
وام سرا.
-
گندم گونی وام
لغتنامه دهخدا
گندم گونی وام . [ گ َ دُ ] (ص مرکب ) اسمر. || قهوه ای رنگ . (ناظم الاطباء).
-
dialect borrowing
وامگیری گویشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وامگیری درونی عناصری از یک گویش توسط گویشی دیگر از یک زبان
-
پول وام دادن(بکسی)
دیکشنری فارسی به عربی
اسکن
-
پرداختن و تصفیه کردن(وام و ادعا)
دیکشنری فارسی به عربی
بري
-
جستوجو در متن
-
bailer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام دهنده، اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده
-
hypothecary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام دهنده
-
hypothecator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام دهنده
-
داین
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . دائن ] (اِفا.) وام دهنده ، قرض - دهنده .
-
lenders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام دهندگان، قرض دهنده
-
داین
لغتنامه دهخدا
داین . [ ی ِ ] (ع ص ) وامخواه . طلبکار. مقابل مدیون . وام ده . بستانکار. قرض دهنده . وام دهنده . مقابل بده کار. مقابل وام دار. که بدیگری بعنوان وام نقدی داده است .