کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واماندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
واماندگی
/vāmāndegi/
معنی
بازماندگی؛ عقبافتادگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خستگی، درماندگی، عقبماندگی، فرسودگی
دیکشنری
distress, jadedness, lag
-
جستوجوی دقیق
-
stall 2
واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وضعیتی که به دلیل تغییر عمده در جریان سیال اطراف ماهیوار رخ میدهد و باعث جدایی کامل لایۀ مرزی از سطح فوقانی و کاهش عمدۀ نیروی بَرار میشود
-
واماندگی
واژگان مترادف و متضاد
خستگی، درماندگی، عقبماندگی، فرسودگی
-
واماندگی
لغتنامه دهخدا
واماندگی . [ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) بازماندگی . حالت آن چیزی که بازمانده و گشاده باشد. (ناظم الاطباء) : واماندگی اندر پس دیوار طبیعت حیف است و دریغا که در صلح بهشتیم . سعدی .|| خستگی . کوفتگی . بی رمقی و بی حالی . حالت وامانده . رجوع به وامانده شود. ...
-
واماندگی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (حامص .) 1 - فرسودگی ، خستگی . 2 - عقب ماندگی .
-
واماندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) vāmāndegi بازماندگی؛ عقبافتادگی.
-
واژههای مشابه
-
stall strip
نوار واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برجستگی عرضی که بر روی بدنۀ هواپیما و معمولاً در جهت بال و همراستا با لبۀ حمله نصب میشود تا واماندگی را آشکار کند
-
hammerhead stall, stall turn
واماندگی سرچکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی واماندگی که براثر اوجگیری هواپیما با زاویۀ بسیار تند و حداقل توان موتور ایجاد میشود و همراه با حداکثر جابهجایی سکان عمودی و چرخشی سریع حول محور انحراف سمت (yaw axis) است و پس از آن هواپیما به وضعیت شیرجه درمیآید و فروخیز می...
-
stall speed, stalling speed, Vs
سرعت واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سرعتی که در آن زاویۀ حمله بهصورتی است که نیروی بَرار سطح بال از بین میرود
-
stall line
خط واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مرز بین وضعیت مورد قبول توربین گازی و ناحیۀ واماندگی به ازای ارتفاع معلوم
-
stall warning system
سامانۀ اخطار واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای که احتمال بروز واماندگی را به خلبان هشدار میدهد
-
stall protection system
سامانۀ پیشگیری از واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای در هواپیما، حساس به زاویۀ حمله، که در زاویهای معین اجرای اقداماتی مثبت را برای پیشگیری از واماندگی اعلام میکند
-
جستوجو در متن
-
فرسودگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پوسیدگی، کهنگی ۲. خستگی، فرتوتی، واماندگی
-
stall fence
تیغه ضدواماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تیغهای که هدف اصلی آن بهبود عملکرد هواپیما در هنگام واماندگی است