کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ساسجردی
لغتنامه دهخدا
ساسجردی . [ ج ِ ] (اِخ ) حامدبن محمودبن والان . از مردم قریه ٔ ساسجرد مرو و از محدثان است . رجوع به انساب سمعانی شود.
-
ابوهنیده
لغتنامه دهخدا
ابوهنیده . [ اَ هَُ ن َ دَ ] (اِخ ) برأبن نوفل . محدث است . او از والان عبدی و از او ابونعامة روایت کند.
-
ساسجردی
لغتنامه دهخدا
ساسجردی . [ ج ِ ] (اِخ ) محمودبن والان . ازمردم قریه ٔ ساسجرد مرو و از محدثان است و به سال 292 هَ . ق . درگذشته است . رجوع به انساب سمعانی شود.
-
بادیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بادیانه، وادیان› (زیستشناسی) bādiyān گیاهی خوشبو با گلهای زرد چتری که دانههای ریز و معطر آن بهعنوان چاشنی غذا و دارو مصرف میشود؛ رازیان؛ رازیانه؛ رازیانج؛ رازیام؛ بادتخم؛ والان.〈 بادیان ختایی: (زیستشناسی) میوۀ درختی بومیِ شرق آسیا ...
-
حال
لغتنامه دهخدا
حال . (اِخ ) شهری است در یمن از سرزمینهای ازد و بارق و یَشکُر. ابومنهال عبیدةبن منهال گوید: چون اسلام به این سرزمین رسید یشکرها پیش دستی کردند و بارق ها سستی نمودند. و آنان خویشاوند یشکر بودند و نام یشکر والان است ، و در کتاب الردة آمده : حال از مخلا...
-
درلکین
لغتنامه دهخدا
درلکین . [ ] (اِخ ) دسته ای از اقوام ترک مغولی ، به این شرح که اقوامی از اتراک در زمان قدیم لقب ایشان مغول بوده و اقوام بسیار از آنان پدید آمده اند. این اقوام مغول دو قسمند، مغول درلکین و مغول نیرون . و مغول درلکین شعب و اقوامی باشند که از نسل بقیه ٔ...
-
فرژ
لغتنامه دهخدا
فرژ. [ ف ُ رُ ] (اِ) گیاهی باشد در غایت تلخی که دفع مرض کناک ، که آن پیچش و زحیر است ، کند و دردشکم را نافع باشد و آن را از ملک چین آورند و بعضی گویند وج است که آن را «اکر» ترکی و گیاه ترکی خوانند و بعضی گویند ریوند است و آن دارویی باشد مشهور به جهت ...
-
بوشگان
لغتنامه دهخدا
بوشگان . (اِخ ). یکی از دهستان های نه گانه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر است که از شمال به ارتفاعات بزپر و کوه گیسگان و سرمشهد و از خاور به ارتفاعات والان و خراشیند و از جنوب به کوههای درویش و دار و رئیس غلام و شنبه و از باختر بدهستان حومه ٔ خورموج و بخ...
-
شوید
لغتنامه دهخدا
شوید. [ ش ِ ] (اِ) شِوِد. شویت . شبت . شبث . گیاهی است از تیره ٔ چتریان که یک ساله است و ارتفاعش بین 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا و اروپای جنوبی و افریقا به طور خودرو میروید و غالباً کشت نیز میشود. ریشه اش راست و مخروط...
-
برطاس
لغتنامه دهخدا
برطاس . [ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) پرطاس . نام شهری است از ولایت ترکستان ، گویند روباه آنجا پوست خوب میدارد. (برهان ). یک قسمت از مملکت روس قدیم است . ناحیه ایست در ترکستان ، مشرق و جنوبش . (حاشیه ٔ دیوان نظامی ). غوز است و مغربش رود آتل و شمالش ناحیت بجنا...
-
رازیانج
لغتنامه دهخدا
رازیانج . [ ن َ ] (معرب ، اِ) رازیانه ٔفارسی است و نیز به فارسی بادیان و برومی شمار و به هندی سونف و والان بزرک نیز نامند. ماهیت آن : بزری است معروف و دو نوع میباشد: بستانی و برّی . بستانی رامارثون و بری را اقومارثون گویند. بهترین آن بستانی آن است . ...
-
ارمیه
لغتنامه دهخدا
ارمیه . [ اُ ی َ ] (اِخ ) اورمیه . ارومیه . شهری بزرگ و قدیم در آذربایجان ، بین آن و دریاچه ٔ ارمیه قریب سه یا چهار میل است وچنانکه گمان برده اند این شهر، شهر زرادشت پیامبر مجوس است . یاقوت گوید من آنرا به سال 617 هَ . ق . دیدم و آن شهری است نیکو، بس...
-
روم
لغتنامه دهخدا
روم . (اِخ ) رُم . در تداول مورخان اسلامی شهر پایتخت ایتالیا ومقر پاپ واقع در کنار رود تیبریس که 1178000تن جمعیت دارد. (ناظم الاطباء). نام پایتخت کشور ایطالیا که در قدیم پایتخت رومیان بوده است . این کلمه را بجای کلمه ٔ رُم که نام شهر کرسی کشور ایتالی...