کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والامقام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
والامقام
/vālāmaqām/
معنی
عالیمقام؛ عالیرتبه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ارجمند، بزرگقدر، بلندپایه، بلندمرتبه، عالیقدر، عالیمقام، والاجاه، ≠ دونپایه
دیکشنری
dignitary, high, honor, ranking, supereminent, superior
-
جستوجوی دقیق
-
والامقام
واژگان مترادف و متضاد
ارجمند، بزرگقدر، بلندپایه، بلندمرتبه، عالیقدر، عالیمقام، والاجاه، ≠ دونپایه
-
والامقام
لغتنامه دهخدا
والامقام . [ م َ ] (ص مرکب ) والامرتبت .
-
والامقام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] vālāmaqām عالیمقام؛ عالیرتبه.
-
جستوجو در متن
-
عالیمقام
واژگان مترادف و متضاد
صاحبمنصب، عالیرتبه، والامقام
-
بلندپایه
واژگان مترادف و متضاد
بلندمرتبه، عالیمقام، والامقام ≠ دونپایه
-
بلندمرتبه
واژگان مترادف و متضاد
ارجمند، سرافراز، عالیرتبه، والامقام
-
والاجاه
واژگان مترادف و متضاد
بلندمرتبه، عالیرتبه، والاشان، والامقام
-
والاشان
واژگان مترادف و متضاد
والاجاه، والامقام، بلندمرتبه، والامرتبهعالیرتبه
-
والاجاه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. معرب] vālājāh والامقام؛ بلندمرتبه؛ عالیقدر.
-
والاسریر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] vālāsarir پادشاه والامقام؛ بلندمرتبه.
-
عالی قدر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'āliqadr والامقام؛ بلندمرتبه؛ بزرگوار.
-
تشریف فرمایی
لهجه و گویش تهرانی
ورود فرد والامقام
-
والاجاه
لغتنامه دهخدا
والاجاه . (ص مرکب ) والامقام . عالیمقام . بلندمرتبه . والاشان .
-
اجل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'ajal[l] ۱. جلیلتر؛ بزرگتر؛ بزرگوارتر.۲. بزرگ؛ والامقام.