کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والاجناب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
والاجناب
/vālājenāb/
معنی
بلندآستان؛ عالیمقام.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
والاجناب
لغتنامه دهخدا
والاجناب . [ ج َ] (ص مرکب ) والاحضرت . عالی مقام . والاشان : بلبل گفتا که گل به ز شکوفه است از آنک شاخ جنیبت کش است گل شده والاجناب .خاقانی .
-
والاجناب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] vālājenāb بلندآستان؛ عالیمقام.
-
جستوجو در متن
-
والامکان
لغتنامه دهخدا
والامکان . [ م َ ] (ص مرکب ) والاجناب . والامرتبت .
-
والاسریر
لغتنامه دهخدا
والاسریر. [ س َ ] (ص مرکب ) والامقام . عالی شأن . والاجناب . || پادشاه توانا. (ناظم الاطباء).
-
والاحضرت
لغتنامه دهخدا
والاحضرت . [ ح َ رَ ] (ص مرکب ) والاجناب . والامقام . عالی رتبه . بلندمرتبه . || لقبی است دون اعلیحضرت و علیاحضرت شاهزادگان ذکور و اناث را و نیز نایب السلطنه را.
-
والاقدر
لغتنامه دهخدا
والاقدر. [ ق َ ] (ص مرکب ) بلندمرتبه . (ناظم الاطباء). عالی شأن . والاشأن . والاجناب : مسند و صدر سری کم دید و کم بیند چنوصدر والاقدر عالی همت و روشن ضمیر.سوزنی .
-
ذوالفقار شیروانی
لغتنامه دهخدا
ذوالفقار شیروانی . [ذُل ْ ف َ رِ شیر ] (اِخ ) سیدی است فاضل و کامل و معاصر حکیم خاقانی شروانی و فلکی شروانی و جمال الدین اصفهانی . ظهورش در زمان دولت خوارزمشاهیان و نام نامیش سیدقوام الدین حسین بن صدرالدین علی بوده و مداحی یوسف شاه لر که از جانب اباق...