کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واقفیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واقفیت
لغتنامه دهخدا
واقفیت . [ ق ِ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) وقوف . مهارت . اطلاع . آگاهی . (ناظم الاطباء). واقف بودن . واقف شدن .
-
واژههای همآوا
-
واقفیة
لغتنامه دهخدا
واقفیة. [ ق ِ فی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از متصوفه ٔ مبطله هستند و می گویند: خدای تعالی را به معرفت نمی توان شناخت و از شناختن او همه ٔ خلق عاجزند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ، از توضیح المذاهب ).
-
واقفیة
لغتنامه دهخدا
واقفیة. [ ق ِ فی ی َ ] (اِخ ) گروهی از شیعه که منکر رحلت موسی بن جعفر شدند و گفتند آخرین ائمه اوست و زنده مانده است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به واقفه شود.
-
واقفیة
لغتنامه دهخدا
واقفیة. [ ق ِ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) وقوف . مهارت . اطلاع . آگاهی .(ناظم الاطباء). واقف بودن . واقف شدن . رجوع به واقف شود. || امتحان . آزمایش . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اجتهاد
لغتنامه دهخدا
اجتهاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تجاهد. جهد کردن . (زوزنی ). کوشیدن . بکوشیدن . (تاج المصادر). || کوشش . جدّ. جهد. سعی . کدّ: این اجتهاد بجای آوردم . (کلیله و دمنه ). || رأی صواب جستن . (زوزنی ). صواب جستن . (تاج المصادر). || استنباط مسائل شرعیه بقیاس از ...