کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وافور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وافور
/vāfur/
معنی
وسیلهای متشکل از یک لولۀ توخالی و حقهای در انتهای آن که برای کشیدن تریاک به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وافور
لغتنامه دهخدا
وافور. (اِ) ابزار تریاک کشی . وافور شاید از کلمه ٔ واپور فرانسه به معنی بخار گرفته شده باشد. (از یادداشت مؤلف ).
-
وافور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) آلتی که با آن تریاک می کشند.
-
وافور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vapeur، مٲخوذ از لاتینی] ‹واپور› vāfur وسیلهای متشکل از یک لولۀ توخالی و حقهای در انتهای آن که برای کشیدن تریاک به کار میرود.
-
واژههای مشابه
-
وافور کشیدن
لغتنامه دهخدا
وافور کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) تریاک کشیدن .
-
حقه ٔ وافور
لغتنامه دهخدا
حقه ٔ وافور. [ ح ُق ْ ق َ /ق ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به حقه شود.
-
اَمبر وافور
لهجه و گویش بختیاری
ambor vâfur انبر وافور.
-
بافور، وافور
لهجه و گویش تهرانی
وسیله تریاک کشی.
-
منقلِ وافور
لهجه و گویش بختیاری
manqal-e vâfur منقلِ وافور (از جنس برنج یا ورشو و به شکل مربع مستطیل).
-
جستوجو در متن
-
بافور
لهجه و گویش بختیاری
bâfur وافور.
-
دود
واژگان مترادف و متضاد
بخار، دخان، وافور
-
بافور
لغتنامه دهخدا
بافور. (اِ) وافور. شاید از واپور، باشد؟ رجوع به وافور شود.- راه بافور ؛ (راه وافور) نامی که در تداول عامه به محله و خیابانی بجنوب شهر قزوین داده شده است و این تسمیه را سبب عبور و توقف وسائط نقلیه موتوری بوده است .
-
وافوری
لغتنامه دهخدا
وافوری . (ص نسبی ) کسی که وافور کشد. وافورکشنده . بافوری . تریاکی .
-
فور زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) (عا.) تریاک کشیدن با وافور.