کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واشر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
واشر
/vāšer/
معنی
حلقۀ باریکی از چرم یا فلز برای کار گذاشتن در اطراف پیچومهره؛ لایهای از فلز یا چرم که بین دو جسم قرار میگیرد تا از نفوذ مایعات و گاز جلوگیری کند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
gasket, washer
-
جستوجوی دقیق
-
واشر
لغتنامه دهخدا
واشر. [ ش ِ ] (انگلیسی ، اِ) ابزاری است که در ماشین ها و وسایل مکانیکی به کار میرود و بیشتر در بین دوقطعه که روی هم قرار می گیرند گذاشته می شود و جنس آن ممکن است از مقوا، آهن ، مس ، لاستیک و کائوچو باشد.
-
واشر
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ انگ . ] (اِ.) حلقه ای معمولاً از جنس لاستیک که برای آب بندی کردن بین دو جسم سخت قرار می گیرد.
-
واشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: washer] vāšer حلقۀ باریکی از چرم یا فلز برای کار گذاشتن در اطراف پیچومهره؛ لایهای از فلز یا چرم که بین دو جسم قرار میگیرد تا از نفوذ مایعات و گاز جلوگیری کند.
-
واژههای مشابه
-
cylinder head gasket, head gasket
واشر سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] واشری، مقاوم در برابر گرما و فشار بسیار بالا، بین سرسیلندر و بدنۀ سیلندر که مانع از ورود سیال خنککننده به محفظۀ احتراق میشود
-
واشر چرمی
دیکشنری فارسی به عربی
حشية
-
shim-type head gasket
واشر فلزی سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] واشر نازک فلزی، معمولاً فولادی، که بهدلیل استحکام زیاد، تاب فشار بیشتر و درنتیجه افزایش نسبت تراکم را دارد
-
شِر و واشِر ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره کردن
-
شِرّه شِرّه،شر و واشر
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره
-
جستوجو در متن
-
واشرساز
لغتنامه دهخدا
واشرساز. [ ش ِ ] (نف مرکب ) کسی که واشر میسازد یا واشر تعمیر می کند.
-
head gasket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر سر
-
lock washer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر قفل
-
backwasher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت واشر
-
washer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده، پولک