کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واشح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واشح
لغتنامه دهخدا
واشح . [ ش ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است در بطن ازد. (از لباب الانساب ) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
واشه
لغتنامه دهخدا
واشه . [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک که در 24 هزارگزی شمال شرقی آستانه و 16 هزارگزی راه مالرو عمومی قرار دارد. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر که دارای 250 تن سکنه است . از آب قنات و چشمه مشروب میشود. محصول آنجا غلا...
-
واشه
لغتنامه دهخدا
واشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) پرنده ای مانند باز لیکن از باز کوچکتر. (برهان ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء). باشه . باشق . واشق . واشک : پس اندر دوان هفتصد بازدارابا واشه و چرغ و شاهین کار. فردوسی .و رجوع به باشه و باشق و واشک شود. || تاریکی که فرا میگیرد ...
-
واشه
لغتنامه دهخدا
واشه . [ ش ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین که در 30 هزارگزی غرب نائین و 10 هزارگزی جنوب راه شوسه اردستان به نائین واقع است . ناحیه ای است جلگه ای با 74 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
واشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.)باشه ؛ پرنده ای شکاری ، کوچک تر از باز.
-
واشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] vāše = باشه
-
جستوجو در متن
-
واشحی
لغتنامه دهخدا
واشحی . [ ش ِحی ی ] (ص نسبی ) منسوب به واشح . (از لباب الانساب ).