کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واسپوهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واسپوهر
لغتنامه دهخدا
واسپوهر. (اِ) لقب نجبای اشکانی و ساسانی و صاحبان مناصب کشوری و لشکری آنان . کریستنسن گوید از ترکیبات پهلوی اشکانی است . این کلمه که ایده اوگرام آرامی آن بربیتا است تحریفی است از لفظ ویس پوهر به معنی پسر طایفه . لفظ مذکور در زبان هخامنشی هم دیده میشود...
-
جستوجو در متن
-
واسپور
لغتنامه دهخدا
واسپور. (اِ) واسپوهر. لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی . رجوع به واسپوهر و واسپوهرگان شود.
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . (اِ) در اوستایی به معنی ده و قریه است . ده و طایفه و قبیله : میر ویس ؛ بزرگ قبیله . در زمان ساسانیان شاهزادگان را ویسپهر [ ویسپور ] یعنی زاده ٔ خانواده ٔ بزرگ مینامیدند. (فرهنگ شاهنامه ). شکل حکومت در ایران قدیم ملوک الطوایفی بود، از چند تیره ع...
-
دسپوهر
لغتنامه دهخدا
دسپوهر. [ دَ ] (اِ) مرحوم دهخدا در مورد این کلمه در یادداشتی چنین نوشته است : این کلمه در کارنامه ٔ اردشیر و بعضی متون دیگر پهلوی آمده است و آنرا شاهزاده معنی کرده اند، لکن به گمان من این کلمه مرکب از «وس » به معنی پس و «پوهر» به معنی پسر، و مجموع کل...