کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واسوختگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واسوختگی
لغتنامه دهخدا
واسوختگی .[ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) سوختگی . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || سوزناکی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کاشی
لغتنامه دهخدا
کاشی . (اِخ ) (مردمی ...) مردمزاده است و بد آدمی نیست . بیت زیر را در بیان رام ساختن خواجه زاده ٔ خود بوسیله ٔ اظهار واسوختگی خوب گفته است :کردم از حیله ٔ وارستگیش رام بخودساعتی صبر کن ای دل که طپیدن زود است .(از ترجمه ٔ تذکره ٔ مجمع الخواص ص 310).