کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واسطالعقد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واسطالعقد
لغتنامه دهخدا
واسطالعقد. [ س ِ طُل ْ ع ِ] (ع اِ مرکب ) گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهرهای گلوبند و حمائل باشد و آنچه به معنی امام تسبیح شهرت گرفته خطاست . (آنندراج ). واسطةالعقد. گوهر کلان میانه ٔ گردن بند. و رجوع به واسطةالعقد شود.
-
جستوجو در متن
-
واسطةالقلادة
لغتنامه دهخدا
واسطةالقلادة. [ س ِ طَ تُل ْ ق ِ دَ ] (ع اِ مرکب ) واسطالعقد. واسط عقد. واسطه ٔ قلاده . بهین چیزی که در گردن بند بود. (از یادداشتهای مؤلف ). بهترین گوهر گردن بند. رجوع به واسطه ٔ عقد و واسطه ٔ قلاده شود.