کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واسر گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واسر گرفتن
لغتنامه دهخدا
واسر گرفتن . [ س َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) از سر گرفتن . دوباره شروع کردن . از نو آغازیدن : بهری میگفتندایمان واسر گیر که کافر شدی . (کتاب النقض ص 375).
-
واژههای مشابه
-
واسر شدن
لغتنامه دهخدا
واسر شدن . [ س َش ُ دَ ] (مص مرکب ) پس افتادن . نکس کردن . (ناظم الاطباء). عود کردن . به حالت اول بازگشتن . (شعوری ج 2 ورق 419): حبط، واسر شدن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). غفر، واسر شدن بیماری و جراحت . (تاج المصادر بیهقی ).