کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وارکار
معنی
(اِ.) 1 - جالیز. 2 - کلبه ای محقر در باغ و جالیز.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وارکار
لغتنامه دهخدا
وارکار. (اِ) پالیز. فالیز. و زمینی که در آن خربزه و هندوانه و جز آن کشته اند. (ناظم الاطباء). || یک قطعه از باغ و خانه ٔ محقر. (ناظم الاطباء). رجوع به وارگارشود. || گیاهی که ساقه ٔ آن افراخته و راست نباشد مانند خیار و خربزه و کدو و هندوانه و جز آن . ...
-
وارکار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - جالیز. 2 - کلبه ای محقر در باغ و جالیز.
-
جستوجو در متن
-
وارگار
لغتنامه دهخدا
وارگار. (اِ) وارکار. کلبه ٔ چوبینی که محل محافظ پالیز و باغ است . (شعوری ج 2 ص 414). و رجوع به وارکار شود.