کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وادی میان آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وادی بیداسوا
لغتنامه دهخدا
وادی بیداسوا. [ ی ِ س ُ ] (اِخ ) رودی است در اسپانیا در شمال غربی قشتاله ولیون . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 328).
-
وادی بیره
لغتنامه دهخدا
وادی بیره . [ ب َ رَ ] (اِخ ) شهری است در اندلس با هوائی دلپذیر در 42 میلی قلعه آقله . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 113). و رجوع به الحلل السندسیة شود.
-
وادی تاجه
لغتنامه دهخدا
وادی تاجه . [ ج َ ] (اِخ ) نهر تاجه رودی است در اندلس که در پرتقال کنونی به اقیانوس اطلس میریزد و از طلیطله میگذرد. رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 21، 22، 29، 54 و تاجه شود.
-
وادی جالون
لغتنامه دهخدا
وادی جالون . (اِخ ) نهر جالون . نهر شالون . نهر شلون . رودی است دراندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 91 - 93 - 107).
-
وادی جلق
لغتنامه دهخدا
وادی جلق . [ ج َل ْ ل َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در اندلس و راه آهنی که از قلعه ٔ ایوب می آیداز آن عبور می کند. (از الحلل السندسیة ج 2 ص 94).
-
وادی حفر
لغتنامه دهخدا
وادی حفر. [ ح َ ] (اِخ ) نام موضعی است . (از معجم البلدان در ذیل حفر).
-
وادی حلفا
لغتنامه دهخدا
وادی حلفا. [ ح َ ] (اِخ ) قصبه ای است در منتهای جنوبی صعید، واقع در 384 هزارگزی جنوب غربی استان نوبه و ساحل شرقی نیل که 3445 تن سکنه دارد و محصول آن حلفا است که در قدیم از آن نوعی حصیر زیبا می بافته اند و امروز الیاف آن را به کارخانه های اروپا صادر م...
-
وادی خاموشان
لغتنامه دهخدا
وادی خاموشان . [ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گورستان . (ناظم الاطباء). قبرستان . (یادداشت مؤلف ) : عاقبت منزل ما وادی خاموشان است حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز. حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ص 179).دیدم زمیی چو دیگ جوشان بی توشه چو وادی خموشان . م...
-
وادی خبان
لغتنامه دهخدا
وادی خبان . [ خ ُ ] (اِخ ) موضعی است در یمن از توابع ذمار. (از معجم البلدان ).
-
وادی خلص
لغتنامه دهخدا
وادی خلص . [ خ َ ] (اِخ ) وادیی است بین مکه و مدینه که در آن دهکده ها و نخلستانهایی است . (از امتاع الاسماع ص 89).
-
وادی درعه
لغتنامه دهخدا
وادی درعه . [ ] (اِخ ) رودی است در افریقا. (نخبةالدهر دمشقی ص 18 و 111).
-
وادی درکه
لغتنامه دهخدا
وادی درکه . [ ] (اِخ ) رودی است در افریقا. (نخبةالدهر دمشقی ص 113).
-
وادی دورو
لغتنامه دهخدا
وادی دورو. [ رَ ] (اِخ ) وادی الدوره . رودی است در اسپانیا که به اقیانوس اطلس میریزد. (از الحلل السندسیة ج 1 ص 28، 29، 333). و رجوع به وادی الدوره شود.
-
وادی دی
لغتنامه دهخدا
وادی دی . [ دَی ی ] (اِخ ) نام جایی در اندلس است . ابن عبدربه در ارجوزه یا تاریخ منظومی که برای عبدالرحمان خلیفه ٔ اموی اندلس سروده نام آن را در شمار قلاع فتح شده ٔ او یاد کرده است :و زعزعت کتائب السلطان بکل مافیها من البُنیان فکان من اول حصن زعزعواو...
-
وادی سبیع
لغتنامه دهخدا
وادی سبیع. [ س ُ ب َ ] (اِخ ) نام موضعی است مذکور در شعر غیلان بن ربیع اللص : الاهل الی حومانة ذات عَرفج و وادی سبیع یا علیل سبیل و دویه قفر کان بها القطابری لها فوق الحداب یجول .(از معجم البلدان ).