کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واحزنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واحزنا
لغتنامه دهخدا
واحزنا. [ ح َ زَ ] (ع صوت مرکب ) (مرکب از «وا» ندبه + منادای مندوب ) لفظی است که هنگام اندوه آورند. افسوس . واحزن . والهفا. وااسفا : واحزنا گفته ام به شاهد حربادی گله ٔ حربه ٔ جفای صفاهان .خاقانی (دیوان چ سجادی ص 357 س 7).
-
جستوجو در متن
-
واحزناه
لغتنامه دهخدا
واحزناه . [ ح َ زَ ] (ع صوت مرکب ) (مرکب از «وا» ندبه + منادای مندوب ) کلمه ای است که هنگام اندوه بر زبان رانند. واحزنا. واحزن . رجوع به دو لغت مزبور شود.
-
واحزن
لغتنامه دهخدا
واحزن . [ ح َ زَ ] (ع صوت مرکب ) (از: «وا» ندبه + منادای مندوب ) لفظی است که هنگام اندوه آرند. از اصوات افسوس و اندوه است : پیش چنین تحفه کو تمیمه ٔ عقل است واحزن از جان بوتمام برآمد. خاقانی .رجوع به واحزنا شود.
-
حربه
لغتنامه دهخدا
حربه . [ ح َ ب َ ] (ع اِ) حَربة. آلت جنگ . (منتهی الارب ). سلاح . آلت حرب . || چوب دستی . (منتهی الارب ). || تازیانه . || نیم نیزه . (زمخشری ). نیزه ٔکوتاه . (دهار). || کارد. (غیاث ). دشنه . خنجر. ج ، حِراب . (منتهی الارب ) : این جا شمشیر و حربه و سن...
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) محمدبن یحیی بن ابی منصور نیشابوری . ملقب به محیی الدین . فقیه شافعی . مولد او به سال 476 هَ . ق . بناحیه ٔ طریثیث نیشابور بود. ابن خلکان در وصف او گوید: استاد متأخرین و یگانه ٔ آنان در علم و زهد بود. فقه از حجةالأسلام ابی ...