کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واج شناسی زبَرزنجیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وأج
لغتنامه دهخدا
وأج . [ وَءْج ْ ] (ع اِمص ) سخت گرسنگی . (منتهی الارب ). جوع شدید. (از اقرب الموارد).
-
واج واج
لهجه و گویش گنابادی
wajwaj در گویش گنابادی یعنی بدون تصمیم ، ناچار ایستادن ، خیره خیره نگاه کردن ، بدون واکنش بودن
-
واج واج
واژهنامه آزاد
واج واج:(wajwaj) در گویش گنابادی یعنی بدون تصمیم ، ناچار ایستادن ، خیره خیره نگاه کردن ، بدون واکنش بودن
-
BWR
واج 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← واکنشگاه آب جوشان
-
phoneme
واج 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] کوچکترین واحد آوایی تمایزدهندۀ معنی در هر زبان
-
واج 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← عصبواج
-
vagotomy
واجبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] قطع ارتباط عصب واج
-
phonological 1, phonemic 1
واجشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مربوط به واجشناسی
-
phonology, phonemics
واجشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مطالعۀ دستگاه واجی زبان
-
phonemic transcription 1
واجنوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] صورت ثبتشدۀ واجهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها
-
phonemic transcription 2, broad transcription
واجنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند ثبت واجهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها
-
واج انداختن
لغتنامه دهخدا
واج انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به یاد آوردن بچه را از چیزی که فراموش کرده بود و وقتی که به یاد آن افتاده آن را میخواهد و طلب میکند.
-
vagus nerve
عصب واج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عصب دهم جمجمهای که عضلۀ قلب و عضلات صاف و غدد اندامهای درونی را عصبدهی میکند متـ . واج 3
-
واج آرایی
واژهنامه آزاد
تکرار یک یا چند حرف صامت یا مصوت در شعر یا در نثر، مانند تکرار ف در مصرع نخست، و تکرار سین در مصرع دوم از این رباعی خیام: افسوس که بی فایده فرسوده شدیم/ وَز داسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم...
-
واجشناسی جزءمستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← واجشناسی خودواحد