کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واجی 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vagal
واجی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به عصب واج
-
واژههای مشابه
-
واْجیْ
لهجه و گویش گنابادی
waji در گویش گنابادی یعنی باز کردن کوک و دوخت پارچه ، جِرْ دادن ، پاره کردن ، جدا کردن پنبه ها از هم یا از قُپّه پنبه
-
phonemic representation
نمود واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] سطحی از سطوح دانش زبانی که در آن اطلاعات واجی نمایانده شود
-
phonemic feature
مشخصۀ واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مشخصۀ کمینۀ تشکیلدهندۀ یک واج
-
phonological word
واژۀ واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژه هنگامی که در گفتار و بهصورت واحدی واجشناختی در نظر گرفته شود
-
phonological rule
قاعدۀ واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در دستور زایشی، هریک از قواعدی که نمود واجی را با نمود آوایی مربوط میسازد
-
phonological process
فرایند واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هرنوع دگرگونی واجی شامل تغییر در مشخصههای آوایی، افزایش آوا، حذف یا جابهجایی آواها
-
phonological structure
ساخت واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] توالی قاعدهمند واحدهای واجی
-
phonological component
بخش واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از بخشهای تشکیلدهندۀ دستور زایشیـ گشتاری، شامل قواعد واجی که بر روساخت جملات عمل میکند
-
phonological dyslexia
خوانشپریشی واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای خوانشپریشی که در آن توانایی تلفظ واژهها مختل میشود
-
هاج و واجی
فرهنگ گنجواژه
گیجی.
-
جستوجو در متن
-
length 2
کشش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در آواشناسی، طولانی کردن زمان تولید آوا که در برخی زبانها ارزش واجی دارد
-
یا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) yā نام حرف «ی».〈 یای مجهول: واجی که بهصورت e به کار میرفته و امروزه در لهجۀ رسمی بهکلی از بین رفته است.〈 یای معروف: واجی که بهصورت i و بهصورت کامل ادا میشود: بیخ، تیر، پیش، ریش.