کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وات سنج
لغتنامه دهخدا
وات سنج . [ س َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) وسیله ای است که برای اندازه گرفتن قدرت (نیرو) الکتریکی به کار میرود و مانند سایر ابزارهای الکترودینامیکی دارای دو پیچک میباشد... در کارخانه ها برای اینکه روش کار ماشینهاو قدرتی که مصرف میکنند معلوم باشد ا...
-
وات فرد
لغتنامه دهخدا
وات فرد. [ ف ُ ] (اِخ ) شهری در انگلستان در حوزه ٔ لندن و دارای 46000 تن سکنه که صنایع کاغذ و آبجوسازی مختصری دارد.
-
وات متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: wattmètre] (برق) vātmetr ابزاری برای اندازهگیری توان الکتریکی؛ واتسنج.
-
وات فره ذات
لغتنامه دهخدا
وات فره ذات . [ رَ ] (اِخ ) وات فره ذات اول ، نام یکی از حکام ایرانی دوره ٔ سلوکی در پارس درقرن سوم ق . م . بوده است . سکه ٔ او به دست آمده و بر این سکه تصویر اورمزد با بال گشاده در روی آتشگاه رسم شده است . (ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان ص 49).
-
یک میلیون وات
دیکشنری فارسی به عربی
ميجاواط
-
واژههای همآوا
-
وآة
لغتنامه دهخدا
وآة. [ وَ ] (ع ص ) مؤنّث ِوأی به معنی سخت شتاب کننده و تیزرونده از چهارپایان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به وأی شود.
-
جستوجو در متن
-
نویسه
فرهنگ واژههای سره
وات
-
ميجاواط
دیکشنری عربی به فارسی
يک ميليون وات
-
wath
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وات
-
WATS
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وات
-
wat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وات
-
watt second
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وات دوم
-
microwatt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میکرو وات