کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته بدست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وابسته بدل
دیکشنری فارسی به عربی
قلبي
-
linearly dependent set
مجموعۀ خطیوابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای از بُردارهای یک فضای بُرداری که خطیمستقل نباشد
-
state-dependent learning
یادگیری حالتوابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] یادگیری در وضعیت روانشناختی یا زیستشناختی ویژه که در آن آموختهها بهتر فراخوانده میشوند درحالیکه فراخوانی آن آموختهها در وضعیتی دیگر ممکن است دچار کاستی شود
-
dependent personality disorder
اختلال شخصیت وابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال شخصیت که در آن فرد همواره به دیگران اجازه میدهد تا مسئولیت مسائل اصلی زندگانی او را برعهده بگیرند و نیازهای خود را تابع نیازهای آنان میبیند
-
interdependent
بههموابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ویژگی کنشگرانی که به یکدیگر وابستگی دارند
-
network affiliated station, affiliate, affiliated station
ایستگاه پخش وابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ایستگاه پخش تلویزیونی که به موجب عقد قرارداد با شبکههای اصلی ملزم میشود تا بخشی از پخش هفتگی خود را به برنامهها و آگهیهای آنها اختصاص دهد
-
وابسته به بازرگانی دریایی
دیکشنری فارسی به عربی
بحري
-
وابسته به کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
بحري
-
وابسته به نیروی دریایی
دیکشنری فارسی به عربی
بحري
-
وابسته به ادبیات
دیکشنری فارسی به عربی
ادبي
-
وابسته به استخوانپزشکی
دیکشنری فارسی به عربی
تجبيري
-
وابسته بدریای مدیترانه
دیکشنری فارسی به عربی
البحر الابيض المتوسط
-
وابسته به بالتیک
دیکشنری فارسی به عربی
بلطيقي
-
وابسته به تربیت
دیکشنری فارسی به عربی
تاديبي
-
وابسته به انکار خدا
دیکشنری فارسی به عربی
حادي