کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیچگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هیچگاه
مترادف و متضاد
ابداً، اصلا، هرگز، هیچوقت ≠ همواره، همیشه
دیکشنری
never
-
جستوجوی دقیق
-
هیچگاه
واژگان مترادف و متضاد
ابداً، اصلا، هرگز، هیچوقت ≠ همواره، همیشه
-
هیچگاه
دیکشنری فارسی به عربی
ابدا
-
واژههای همآوا
-
هیچ گاه
لغتنامه دهخدا
هیچ گاه . (ق مرکب ) هیچ وقت . هرگز : گر کند هیچ گاه قصد گریزخیز ناگه به گوشش اندر میز.خسروی .
-
هیچ گاه
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) هیچ وقت ، هرگز.
-
هیچ گاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹هیچگه› hičgāh ۱. هیچوقت.۲. هرگز.
-
جستوجو در متن
-
هیچ وقت
فرهنگ واژههای سره
هیچگاه
-
هیچوقت
فرهنگ واژههای سره
هیچگاه
-
ابداً
فرهنگ واژههای سره
هرگز، همیشه، هیچگاه
-
هیچوقت
واژگان مترادف و متضاد
ابداً، اصلا، هرگز، هیچگاه ≠ همواره، همیشه
-
never
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرگز، هیچگاه، هیچ، هیچ وقت، ابدا، حاشا
-
اصلاً
واژگان مترادف و متضاد
ابداً، اساساً، مطلقاً، هرگز، هیچ، هیچگاه، هیچوقت
-
هرگز
واژگان مترادف و متضاد
ابداً، اساساً، اصلاً، بههیچوجه، حاشا، مباد، مبادا، معاذاله، هیچگاه، هیچوقت
-
ابید
لغتنامه دهخدا
ابید. [ اَ ] (ع ص ) جاوید.- اَبَدالاَبید و اَبیدالاَبید ؛ همیشه .- || هیچگاه .