کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیول
لغتنامه دهخدا
هیول . [ هََ ] (معرب ، اِ) گرد پراکنده روشنی آفتاب که در خانه نمایان گردد. معرب است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
حیول
لغتنامه دهخدا
حیول . [ ح ُ ] (ع مص ) متغیر گردیدن و دگرگون شدن . (منتهی الارب ). || (اِ) ج ِ حیل ، بمعنی قوه و آب گردآمده در مغاک وادی . (منتهی الارب ). رجوع به حیل شود.