کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حیص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] heys ۱. کنار افتادن؛ یکسو شدن.۲. برگشتن.
-
جستوجو در متن
-
hayz
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیس
-
heezy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیس
-
hyperscholastically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیس ...
-
Heyse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیس
-
hiss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، صدای خش خش، صدای هیس، هیس کردن
-
فحيح
دیکشنری عربی به فارسی
صداي خش خش , صداي هيس (مثل صداي مار) , هيس کردن
-
hisses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدای جیر جیر، صدای خش خش، صدای هیس، هیس کردن
-
hissing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشپیگل، هیس کردن
-
whisted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپ، هیس کردن
-
hissed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعار، هیس کردن
-
sibilants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیبیلان، صدای هیس
-
sizzled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گمشده، صدای هیس کردن، جلزولز کردن
-
shushing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن، ساکت کردن، هیس گفتن، خفه کردن
-
shushes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shushes، ساکت کردن، هیس گفتن، خفه کردن