کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیرون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هیرون
/hirun/
معنی
نوعی نی میانپر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیرون
لغتنامه دهخدا
هیرون . (اِ) بر وزن بیرون ، نوعی از نی میان پر است که به عربی قصب گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). و آن محکم و میان پر میباشد. گویند اگر بهار و گل آن به گوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه ٔ برزده میماند. (برهان ).
-
هیرون
لغتنامه دهخدا
هیرون . [ هََ ] (ع اِ) نوعی از خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). یکی آن هیرونة است . (از اقرب الموارد).
-
هیرون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] hirun نوعی نی میانپر.
-
جستوجو در متن
-
hieron
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیرون
-
پیندار
لغتنامه دهخدا
پیندار. (اِخ ) پینداروس . یکی از بزرگترین شعرای یونان باستان است . در 520 ق .م . در شهر تیبه تولد یافته و در441 ق .م . در گذشته است . غزلیات ، قصائد،مراثی و انواع دیگری از اشعار دارد. وی مظهر لطف و حمایت هیرون پادشاه سیراکوز (سرقسطه ) و اسکندر پادشاه...
-
خرما
لغتنامه دهخدا
خرما. [ خ ُ ] (اِ) میوه ٔ درخت خرمابن . (ناظم الاطباء). تمر. تَمْرة . (دهار). نَخل . (یادداشت بخط مؤلف ) : پس پند پذیرفتم و این شعر بگفتم از من بدل خرما بس باشد کنجال . ابوالعباس .بکن کار و کرده بیزدان سپاربخرما چه یازی چو ترسی ز خار؟ فردوسی .هر آن ...
-
اردن
لغتنامه دهخدا
اردن . [ اَ دَ / اُ دُن ن ] (اِخ ) رودخانه ای نزدیک بدمشق .گویند مریم عیسی علیه السلام را در آن رودخانه شست . (برهان ). نام رودی که دریاچه ٔ طبریه را به بحیره ٔ لوط(بحرالمیت ) پیوندد و آنرا الشریعة نیز نامند. (دمشقی ). احمدبن الطیب سرخسی فیلسوف گوید:...