کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیدکورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیدکورة
لغتنامه دهخدا
هیدکورة. [ هََ دَ رَ ] (ع ص ) زن بسیارگوشت . (منتهی الارب ). هیدکور. هیدکر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به هیدکور و هیدکر شود.
-
جستوجو در متن
-
هیدکر
لغتنامه دهخدا
هیدکر. [ هََ دَ ک ُ ] (ع ص ) زن بسیارگوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زن جوان شگرف اندام نیکوکرشمه . (اقرب الموارد). هیدکور. هیدکورة. (اقرب الموارد). || لبن خاثر. (اقرب الموارد). شیر دفزک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به هیدکور شود.