کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیدروژنسوزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
روغن سوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ro[w]qansuzi سوختن روغن؛ سوختن قسمتی از روغن در موتور اتومبیل در اثر معیوب شدن رینگ یا پیستون.
-
سبب سوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sababsuzi نابود کردن سبب: ◻︎ در سببسوزیش من سوداییم / در خیالاتش چو سوفسطاییم (مولوی: ۵۶).
-
oxygen burning
اکسیژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن اکسیژن به عناصر سنگینتر ازجمله سیلیسیم تبدیل میشود
-
همه سوزی
دیکشنری فارسی به عربی
محرقة
-
سَوزى کارى
لهجه و گویش بختیاری
savzi-kâri سبزىکارى.
-
hydrogenation
هیدروژندار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] افزودن هیدروژن به مولکولهای اشباعنشده برای تبدیل آنها به مولکولهای دیگر
-
hydrodesulfurization
گوگردزدایی با هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] زدودن گوگرد از مواد نفتی بهکمک هیدروژن
-
hydrogen reduced powder
پودر هیدروژنْکاهیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودر تولیدشده ازطریق احیای ترکیبات، معمولاً اکسیدها، با هیدروژن
-
biohydrogenation
زیستهیدروژندار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پیوند هیدروژن با اسیدهای چرب آزاد موجود در شیر نشخوارکنندگان براثر فعالیت ریزاندامگانها
-
standard hydrogen electrode, standard reference half-cell
الکترود استاندارد هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود پلاتین در یک مولار اسید در مجاور گاز هیدروژن در فشار یک بار
-
burn-out time
مدت تمامسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدتزمان اشتعال فعال و کورسوزی در یک نقطۀ مشخص از زمین و سطح و تاجِ قابلاشتعال که براساس واحدی از زمان بیان میشود
-
اتش سوزی همگانی
دیکشنری فارسی به عربی
محرقة
-
اتش سوزی بزرگ
دیکشنری فارسی به عربی
حريق
-
به روغن سوزی افتادن
لهجه و گویش تهرانی
رو به خرابی بودن
-
جستوجو در متن
-
blue giant
غول آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای پُرجِرم با دمایی در حدود سیهزار کلوین و درخشندگی (luminosity) بیش از دههزار برابر خورشید که مرحلۀ هیدروژنسوزی را به پایان رسانده و در نمودار اِچآر از رشتۀ اصلی جدا شده است