کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیدروژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هیدروژن
/hidrožen/
معنی
گازی ساده، بیبو، بیطعم، بیرنگ، و قابل اشتعال که در هوا با شعلۀ کمرنگ میسوزد و از ترکیب آن با اکسیژن آب حاصل میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
hydrogen
-
جستوجوی دقیق
-
هیدروژن
فرهنگ فارسی معین
(ژِ) [ فر. ] (اِ.) گازی است بی رنگ و بو و بی طعم که از ترکیب آن با اکسیژن آب ایجاد می شود.
-
هیدروژن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hydrogène] ‹ئیدروژن› (شیمی) hidrožen گازی ساده، بیبو، بیطعم، بیرنگ، و قابل اشتعال که در هوا با شعلۀ کمرنگ میسوزد و از ترکیب آن با اکسیژن آب حاصل میشود.
-
هیدروژن
دیکشنری فارسی به عربی
هيدروجين
-
واژههای مشابه
-
hydrogen burning
هیدروژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن هیدروژن به هلیم تبدیل میشود
-
nascent hydrogen
هیدروژن نوزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] شکلی واکنشپذیر از هیدروژن که در مخلوط واکنش بهصورت درجا تولید میشود
-
hydrogen line
خط هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← خط بیستویک سانتیمتر
-
خط هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← خط بیستویک سانتیمتر
-
hydrogen electrode, hydrogen half cell
الکترود هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی نیمپیل که در آن نمونۀ صفحۀ پلاتینی در محلول یک مولار یونهای هیدروژن غوطهور است و گاز هیدروژن با فشار یک اتمسفر بر آن دمیده میشود
-
hydrogenation
هیدروژندار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] افزودن هیدروژن به مولکولهای اشباعنشده برای تبدیل آنها به مولکولهای دیگر
-
hydrodesulfurization
گوگردزدایی با هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] زدودن گوگرد از مواد نفتی بهکمک هیدروژن
-
hydrogen reduced powder
پودر هیدروژنْکاهیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودر تولیدشده ازطریق احیای ترکیبات، معمولاً اکسیدها، با هیدروژن
-
biohydrogenation
زیستهیدروژندار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پیوند هیدروژن با اسیدهای چرب آزاد موجود در شیر نشخوارکنندگان براثر فعالیت ریزاندامگانها
-
standard hydrogen electrode, standard reference half-cell
الکترود استاندارد هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود پلاتین در یک مولار اسید در مجاور گاز هیدروژن در فشار یک بار