کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هیختن
/hixtan/
معنی
آهیختن؛ کشیدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیختن
لغتنامه دهخدا
هیختن . [ ت َ ] (مص ) کشیدن : دایگان کنیزک به سر چاه بودند و آب همی هیختندی . (کارنامه ٔ اردشیر). || فروکشیدن .- فروهیختن ؛ فروکشیدن . (یادداشت مؤلف ).
-
هیختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ)(مص م .)برکشیدن ، بیرون کشیدن شمشیر از نیام .
-
هیختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] hixtan آهیختن؛ کشیدن.
-
واژههای مشابه
-
در هیختن
دیکشنری فارسی به عربی
ابتلع
-
جستوجو در متن
-
هیخ
لغتنامه دهخدا
هیخ . (اِمص ) از ریشه ٔ هیختن است به معنی کشیدن . رجوع به هیختن شود.
-
ingesting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ingest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ingested
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خورده شدن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ingests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوراکی ها، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ابتلع
دیکشنری عربی به فارسی
غرق کردن در , غوطه ورساختن , توي چيزي فروبردن , فراگرفتن , خروشان کردن , حريصانه خوردن , تند خوردن , قورت دادن , صداي بوقلمون در اوردن , به شکم فرو بردن , در هيختن