کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیال
لغتنامه دهخدا
هیال . [ هََ ] (ع اِ) آنچه فروریزد از ریگ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
حیال
لغتنامه دهخدا
حیال . (ع اِ) رشته ای که میان هر دو تنگ شتر بندند تا تنگی که جانب ران میباشد بر غلاف نره ٔ شتر نیفتد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). || دو بازوی چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مقابل . (منتهی الارب ). رویاروی چیزی . (آنندراج ):...
-
حیال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hiyāl ۱. [جمعِ حائل] = حائل۲. رشتهای که میان دو تنگ شتر میبندند.