کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیئت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هیئت و سینه زنی
فرهنگ گنجواژه
مراسم عزاداری.
-
joint targeting coordination board
هیئت هماهنگی تعیین هدف مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسران مرکز عملیات فرماندهی که با توجه به اهمیت و ترتیب تقدم هدفها، اقدام به گزینش هدفهایی میکنند که انهدام آنها برای موفقیت عملیات ضرورت دارد
-
جستوجو در متن
-
کابینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cabinet] (سیاسی) kābine هیئت دولت؛ هیئت وزیران.
-
judicatures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قضات، قوه قضائيه، هيئت دادرسان، هيئت قضاوت
-
juries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت منصفه، هيئت منصفه، ژوری، داورگان
-
grand jury
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت منصفه بزرگ، هيئت منصفه عالی
-
astronomy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره شناسی، علم نجوم، هيئت، علم هيئت، فلکیات
-
jurors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعضای هیئت منصفه، داور، عضو هيئت منصفه
-
delegacy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت نمایندگی، نماینده، نمایندگی، انتخاب، هیئت نمایندگان
-
special jury
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت منصفه ویژه، هيئت منصفه مخصوص
-
judicature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قضیه، قوه قضائيه، هيئت دادرسان، هيئت قضاوت
-
هیئات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ هَیئة] [قدیمی] haya'āt = هیئت
-
شریفه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: شریفَة، مؤنثِ شریف] [قدیمی] šarife = شریف: ◻︎ از هیئت شریفهٴ نسوانِِ دی که باد / بر هیئت آفرین و بر این هیئتآفرین (ایرجمیرزا: ۱۹۸).
-
cabinet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابینه، قفسه، هيئت دولت، اطاقک، جعبه کشودار، هيئت وزرا
-
cabinets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابینت ها، کابینه، قفسه، هيئت دولت، اطاقک، جعبه کشودار، هيئت وزرا