کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیأت کنترل و نظارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیأت کنترل و نظارت
دیکشنری فارسی به عربی
بعثة الرقابة و المراقبة
-
واژههای مشابه
-
هیات
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیکر، ریخت، شکل، قیافه، هیئت ۲. عرض
-
هیات
فرهنگ واژههای سره
انجمن
-
هیآت
لغتنامه دهخدا
هیآت . [ هََ ی ْ ] (ع اِ) ج ِ هیأت . (غیاث اللغات ) (مفاتیح العلوم خوارزمی ). رجوع به هیأت شود.
-
هیات تحریریه
فرهنگ واژههای سره
گروه نویسندگان
-
هیات نمایندگان
دیکشنری فارسی به عربی
وفد
-
مدیریت هیأت
دیکشنری فارسی به عربی
إدارة البَعثَة
-
هیأت دیپلماتیک
دیکشنری فارسی به عربی
البعثة الدبلوماسية
-
هیأت اعزامی
دیکشنری فارسی به عربی
البعثة
-
هیأت دیپلوماتیك
دیکشنری فارسی به عربی
السلك الدبلوماسي
-
algebraically closed field, algebraically complete field
هیأت جبری بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هیأت یا میدانی مثل F بهطوریکه هر چندجملهای درجۀ 1 یا بیشتر، که ضرایبش در آن هیأت یا میدان باشد، دارای ریشهای در F باشد متـ . میدان جبری بسته
-
algebraic closure of a field, algebraic closure
بستار جبری یک هیأت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گسترشی جبری از میدانی مفروض، که گسترش جبری دیگری بهجز خودش ندارد متـ . بستار جبری یک میدان، بستار جبری
-
سرپرستی هیأت (سیاسی)
دیکشنری فارسی به عربی
إدارة البَعثَة
-
مدیریت گروه (هیأت)
دیکشنری فارسی به عربی
إدارة البَعثَة