کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هکری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هکری
معنی
(هُ) (اِ.) زراعتی که با آب باران حاصل دهد، دیم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هکری
لغتنامه دهخدا
هکری . [ هَُ ] (اِ) دیمه را گویند، و آن زراعتی است که به آب باران حاصل شود. (برهان ). بخس نیز گویند. (انجمن آرا).
-
هکری
فرهنگ فارسی معین
(هُ) (اِ.) زراعتی که با آب باران حاصل دهد، دیم .
-
جستوجو در متن
-
hokerly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هکری
-
hunkerous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هکری
-
hectoringly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هکری
-
hacklier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هکری
-
hunker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هکری، دولا شدن، روی پنجه پا ایستادن، سرپا ایستادن