کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هِلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هِلال
لهجه و گویش بختیاری
helâl حلال.
-
واژههای مشابه
-
هلال
واژگان مترادف و متضاد
۱. ماهنو، نوماه ۲. نیمدایره
-
هلال
فرهنگ واژههای سره
کمان
-
هلال
لغتنامه دهخدا
هلال . [ هَِ ] (اِخ ) حیی است از هوازن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
هلال
لغتنامه دهخدا
هلال . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه و ارداک شهرستان مشهدکه 67 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش چغندر و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
هلال
لغتنامه دهخدا
هلال . [ هَِ ] (اِخ ) نام شانزده تن صحابی است . (منتهی الارب ).
-
هلال
لغتنامه دهخدا
هلال . [ هَِ ] (ع اِ) ماه نو و ماه دوشبه تا شب سوم یا تا شب هفتم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مهچه . ماهچه . ماه نو. (یادداشتهای مؤلف ) : ضعیف ناشده در خدمتت قوی کی شدهلال ناشده مه کی شده ست بدر منیر؟ عنصری .پایش به سان دامن دیبای زرّبفت دمّش پر...
-
هلال
لغتنامه دهخدا
هلال . [ هَِ / هََ ] (ع اِ) باران نخستین . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
هلال
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (اِ.) ماه نو.
-
هلال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَهِلَّة] (نجوم) helāl ماه از شب اول ماه قمری تا سه شب که در آسمان به شکل کمان دیده میشود؛ ماه نو.〈 هلالاحمر: مؤسسهای خیریه در کشورهای اسلامی، با تٲسیسات امدادی و درمانی که به آسیبدیدگان و زخمیشدگان جنگ و دیگر نیازمندان ...
-
هلال
واژهنامه آزاد
آلبرایت
-
هلال هلال
لغتنامه دهخدا
هلال هلال . [ هَِ هَِ ] (ص مرکب ) لخت لخت . پاره پاره . (غیاث ). قاچ قاچ : اگر ز سنگ حوادث شود هلال هلال صدا بلند نگردد ز جام درویشان .صائب .
-
هلال بن هلال
لغتنامه دهخدا
هلال بن هلال . [ هَِ ل ِ ن ِ هَِ ] (اِخ ) از مترجمان و نویسندگان دوره ٔ عباسی است . (سبک شناسی ج 1 ص 153).
-
meander cusp
هلال رودپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] اثری بر روی لبۀ فرسایشیافته پادگانۀ رودپیچی که براثر برخورد دو یا چند داغ رودپیچی به وجود آمده است