کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هِرم پیرامونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
obelisk
هِرمسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تکسنگی یادمانی در مصر باستان با مقطع مربع که هرچه ارتفاع آن بیشتر میشود باریکتر میشود و نوک آن یک سرهِرم قرار دارد
-
food pyramid 2, food guide pyramid
هرم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی نمادین که نسبت گروههای اصلی غذایی در تغذیه را بهصورت هرم نشان میدهد
-
هرم کردن
لغتنامه دهخدا
هرم کردن . [ هَِ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هیرم کردن زمین : تسطیح آن برای اینکه آب رو شود یعنی قسمتهای مختلف آن آبیاری تواند شد. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
هُرم گرما
لهجه و گویش تهرانی
تابش حرارت
-
هَرُم آویدن
لهجه و گویش بختیاری
harom âvidan حرام شدن، مردن حیوان حلال گوشت پیش از ذبح.
-
هَرُم لقمَه
لهجه و گویش بختیاری
harom-loqma حرام لقمه.
-
هَرُم هَجَل
لهجه و گویش بختیاری
harom-hajal حیف و میل، اسراف.
-
حُرم،هُرم
لهجه و گویش تهرانی
حرارت، گرمی، تابش، تابش گرما
-
ecological pyramid, food pyramid 1, Eltonian pyramid
هرم بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نموداری هرمی که ساختار تغذیهای هر بومسازگان را برحسب انرژی یا تعداد یا زیتودۀ ترازهای تغذیه نشان میدهد
-
step pyramid/ steped pyramid
هِرم پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. بنایی هِرمی و مطبق با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. هرم «جوسِر»، فرعون سلسله سوم، در سقاره که نمونهای از مرحلۀ انتقالی از مصطبههای سلسلههای آغازین به اهرام پادشاهی کهن است
-
tetragonal pyramid
هرم چهارگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای چهار وجه بلوری همسان که بهطور آرمانی مثلثهای متساویالساقین موجود در یک هرم با برش عرضی مربع هستند متـ . هرم چهارگوش
-
ditetragonal pyramid
هرم دوچهارگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای هشت وجه بلوری در یک هرم که در آن برش عمود بر محور تقارن چهارتایه (fourfold)، دوچهارگوش است متـ . هرم دوچهارگوش
-
هرم دوسهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← هرم دوسهگوشهای
-
ditrigonal pyramid
هرم دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عمود بر محور تقارن 3، دوسهگوش است متـ . هرم دوسهگوش
-
هرم دوششگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← هرم دوششگوشهای