کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هُدِّمَتْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هُدِّمَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
ويران شد - منهدم شد
-
واژههای همآوا
-
هدمة
لغتنامه دهخدا
هدمة. [ هََ دِ م َ ] (ع ص ) ناقه ٔ سخت آزمند گشن . ج ، هُدامی ̍، هِدَمَة. (منتهی الارب ).
-
هدمة
لغتنامه دهخدا
هدمة. [ هََ م َ ] (ع اِ) باران سبک . || یکدفعه باران . || یکدفعه از مال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
هدمة
لغتنامه دهخدا
هدمة. [ هَِ دَ م َ ] (ع اِ) آزمندی ماده نر را. || (مص ) سخت گشن خواه گردیدن ناقه . (منتهی الارب ).
-
هدمة
لغتنامه دهخدا
هدمة. [ هَِ دَ م َ ] (ع ص ،اِ) ج ِ هَدِمَة. (منتهی الارب ). رجوع به هدمة شود.
-
حدمة
لغتنامه دهخدا
حدمة. [ ح َ دَ م َ ] (ع اِ) آتش . || آواز آتش افروخته . || آواز شکم . || آواز شکم مار. (منتهی الارب ).
-
حدمة
لغتنامه دهخدا
حدمة. [ ح َ دِ م َ / ح ُ دَ م َ ] (ع ص ) دیگ زود بجوش آینده . (منتهی الارب ).
-
حدمة
لغتنامه دهخدا
حدمة. [ ح ُ م َ / ح ُ دَ م َ ] (اِخ ) نام موضعی است . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی ربیعة ذی الرمحین ، ابن مغیرةبن عبدالّله بن عمروبن مخزوم مخزومی قرشی . ملقب به قباع . پدر او موسوم به بجیر بود و پیغمبر (ص ) او را عبداﷲ نامید و عبداﷲ از دست ابی بکر و عثمان عمل یمن یافته بود و مادرحارث دختر ابرهه ...