کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هيئة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هيئة
معنی
سيما , وضع , قيافه , ظاهر
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هيئة
دیکشنری عربی به فارسی
سيما , وضع , قيافه , ظاهر
-
واژههای مشابه
-
هَيْئَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
شکل
-
هيئة المحلفين
دیکشنری عربی به فارسی
هيلت منصفه , ژوري , داورگان
-
جستوجو در متن
-
هیلت منصفه
دیکشنری فارسی به عربی
هيئة المحلفين
-
ژوری
دیکشنری فارسی به عربی
هيئة المحلفين
-
داورگان
دیکشنری فارسی به عربی
هيئة المحلفين
-
سیما
دیکشنری فارسی به عربی
حاجب , سمت , ظهور , هواء , هيئة
-
قیافه
دیکشنری فارسی به عربی
بادرة , بصر , خزرة , مظهر , نظرة , هيئة
-
ظاهر
دیکشنری فارسی به عربی
احساس , خارج , خارجي , سطح , سمت , شکل , ظاهر , ظهور , عادة , مظهر , نظرة , هيئة
-
هیئت
فرهنگ فارسی معین
(هَ ئَ) [ ع . هیئة ] (اِ.) 1 - شکل ، صورت ، حال ، کیفیت . 2 - علم نجوم .
-
وضع
دیکشنری فارسی به عربی
اتزان , اکذوبة , بادرة , سلوک , سمت , صلة , عصا , فرض , محطة , مرحلة , موطي , هالة , هيئة , وقفة
-
خربة
لغتنامه دهخدا
خربة. [ خ َ رِ ب َ ] (ع ص ، اِ) جای ویران و ناآباد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || هیئة خارب . (منتهی الارب ). ج ، خرب .
-
هیاءة
لغتنامه دهخدا
هیاءة. [ ءَ ] (ع اِ) هیئة. حال چیزی و کیفیت آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به مدخل قبل شود. || (مص ) آرزومند چیزی گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). اشتیاق پیدا کردن به چیزی . (اقرب الموارد).