کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هو و غیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هو و غیه
فرهنگ گنجواژه
جنجال، مسخره کردن با هیاهو.
-
واژههای مشابه
-
هُوَ
فرهنگ واژگان قرآن
او - آن
-
هُو
لهجه و گویش بختیاری
ho او.
-
هو هو
لهجه و گویش تهرانی
صدای باد
-
هو، هو انداختن
لهجه و گویش تهرانی
شایعه
-
هو انداختن
فرهنگ فارسی معین
(هُ. اَ تَ) (مص ل .) (عا.) چو انداختن ، شایعه پراکندن .
-
هو پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
(هُ. دَ) (مص ل .) (عا.) شایع شدن .
-
هو کردن
فرهنگ فارسی معین
(هُ. کَ دَ) (مص م .) مسخره کردن ، بی آبرو کردن .
-
هو گویک
فرهنگ فارسی معین
(هُ یَ) (اِ.) مرغ حق گو، مرغ شب آویز.
-
ابی هو
لغتنامه دهخدا
ابی هو. [ اَ ] (اِخ ) (خداوند پدر من است ) نام دومین فرزند هارون برادر موسی .
-
ایم هو
لغتنامه دهخدا
ایم هو. [ اَ م َ هَُ وَ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) ایم هو فلان یا فلان ؛ ای ما هو شی ٔ هو. (ذیل اقرب الموارد). مخفف ای ما هو. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
مَا هُوَ
فرهنگ واژگان قرآن
نیست
-
هو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سخرية , صوة بوو , نعيب
-
یک هو
لهجه و گویش تهرانی
یک دفعه